چرا گریه نکنم؟
برای جان سپردنم گریه میکنم.
برای تاریکی قبرم گریه میکنم.
برای تنگی گورم گریه میکنم.
برای سوال نکیر و منکر گریه میکنم.
برای برانگیخته شدنم و خروج از قبرم گریه میکنم.
عریان و خوار و خفیف، با بار سنگینی از گناه.
دعای ابوحمزه ثمالی
بیخودی پرسه زدیم،
صبحمان شب بشود؛
بیخودی حرص زدیم،
سهممان کم نشود؛
ما خدا را با خود،
سر دعوا بردیم و قسم ها خوردیم؛
ما به هم بد کردیم،
ما به هم بد گفتیم؛
ما حقیقت ها را،
زیر پا له کردیم؛
و چقدر حض کردیم که زرنگی کردیم؛
رو هر حداثه ای،
حرفی از پول زدیم؛
از شما میپرسم،
ما که را گول زدیم؟
دکتر علی شریعتی
الـــهی؛
چون در تو نگرم، از جمله تاج داران هستم و تاج بر سر.
و چون بر خود مینگرم، از جمله خاکسارانم و خاک بر سر.
خدایا!
به که واگذارم میکنی؟
آیا به خویشاوندی که از من ببرد؟
یا بیگانه ای که مرا از خود دور کند،
یا به کسی که خوارم شمارد؟
(من به سوی دیگران دست دراز کنم؟)
درحالی که تــــو خــــــدای منی!
دعای عرفه
خدای من!
من همانم که در خلوت از تو شرم نکردم
و در آشکارا هم رعایت تو را نکردم
منم صاحب مصیبت ها و ماجرا های بزرگ.
من همانم که به سرور خود جسارت کرده است.
من همانم که جبار آسمان را نافرمانی کرده ام
من همانم که زمینه معصیت خداوند جـلیل را فراهم کردم.
دعای ابوحمزه ثمالی
برگرفته شده از hematifarsani.blog.ir