یادی از او

دست نیاز ، چشم امید ...

یادی از او

دست نیاز ، چشم امید ...

مشخصات بلاگ
یادی از او
پربیننده ترین مطالب

۲۴ مطلب در شهریور ۱۳۹۴ ثبت شده است

سلام دوستان
ترم جدید کم کم داره شروع میشه
احتمالا دیگه نمیتونم مثل قبل سر بزنم و مطلب جدید بذارم.
سعی میکنم بیام آما اگر نشد 
به بزرگواری خودتون ببخشید...

خــدایـــا!

از گناهان من درگذر و پدر و مادرم را غریق رحمت خویش ساز و با آنان به مهر و ملاطفت رفتار کن؛

آنچنان که آنان در دامن لطف خویش مرا پروردند.

وخوبی هایشان را پاداش ده و از بدی هایشان در گذر.


دعای ابو حمزه ثمالی

ای دوست هر کس که تو را دوست بدارد!

ای نور چشم هر کس که به تو پناه بیاورد! و از دیگران تکیه برگیرد!

همه ی خوبی ها نزد توست. و انواع بدی ها نزد ما.

به خوبی هایت از بدی های من درگذر.


دعای ابوحمزه ثمالی

خـــدای مـــن!

تو اگر میخواستی خوارم کنی، دست به هدایتم نمی زدی.

اگر رسوایی مرا میخواستی، اینقدر با من مدارا نمیکردی.

مــعـــبـــودم!

اگر در مقایسه با طاعتی که باید بشوی، عمل من ناچیز است_که هست_ امید به تو بسیار است.

و تــو برتـرین آرزوی منــی.


مناجات شعبانیه

خدای من!

اگر مرا به جرمم بگیری، تو را به عفوت میگیرم.

اگر دست بر گناهم بگذاری، چنگ در دامن بخششت میزنم.

اگر به جهنمم ببری و به آتشم بیفکنی، آنجا فریاد میزنم، و اعلان میکنم به اهل جهنم که؛

تــو را دوســـــت دارم و دســت از دامـنــت نمــیکشــم.


مناجات شعبانیه

خدایا؛

آنان که به من بدی کردند مرا هوشیار کردند

آنان که به من انتقاد کردند، به من راه و رسم زندگی آموختند

آنان که به من خوبی کردند به من مهر و وفا آموختند

پس خدایا به همه اینان که باعث تعالی دنیا وآخرت من شدند خیر و نیکی برسان


خوش دارم آزاد از قید و بندها درغروب آفتاب بر بلندای کوهی بنشینم و فرو رفتن خورشید را در دریای وجود مشاهده کنم و همه حیات خود را به این زیبایی خدایی بسپارم و این زیبایی سحرانگیز، با پنجه های هنرمندش با تار و پود وجودم بازی کند، قلب سوزانم را بگشاید، آتشفشان درد و غم را آزاد کنم، اشک را که عصاره حیات من است، آزادانه سرازیرنمایم، عقده ها و فشارهایی را که بر قلب و روحم سنگینی می کنند بگشایم . غم های خسته کننده ای را که حلقومم را می فشرند و دردهای کشنده ای که قلبم را سوراخ سوراخ می کند، با قدرت معجزه آسای زیبایی تغییر شکل دهد و غم را به عرفان و درد را به فداکاری مبدل کند و آنگاه حیاتم را بگیرد و من دیوانه وار همه وجودم را تسلیم زیبایی کنم و روحم به سوی ابدیتی که نورهای زیبایی می گذرد پرواز کند و در عالم آرامش و طمأنینه از کهکشانها بگذرم و برای لقاء پروردگار به معراج روم و از درد هستی و غم وجود بیاسایم و ساعتها و ساعتها در همان حال باقی بمانم و از این سیر ملکوتی لذت ببرم.

دنیا میدان بزرگ آزمایش است که هدف آن جز عشق چیزی نیست.

در این دنیا همه چیز در اختیار بشر گذاشته شده، وسایل و ابزار کار فراوان است، عالیترین نمونه های صنعت، زیباترین مظاهرخلقت، از سنگریزه ها تا ستارگان، از سنگدلان جنایتکار تا دلهای شکسته یتیمان، از نمونه های ظلم و جنایت تا فرشتگان حق و عدالت، همه چیز و همه چیز در این دنیای رنگارنگ خلق شده است.

انسان را به این بازیچه های خلقت مشغول کرده اند. هر کسی به شأن خود به چیزی می پردازد، ولی کسانی یافت می شوند که سوزی در دل  و شوری در سر دارند که به این بازیچه راضی نمی شوند. این نمونه های زیبای خلقت را دوست دارند و می پرستند.

  ســـــلام خدایـــــا!
چمران نیستم ڪه برایت زیبا بنویسم....
همــّـــت نیستم که برایت زیبا شهید شوم....
آویـــــنی نیستم که برایت زیبا تصویرگری کنم...
متوسّـــــلیان نیستم که برایت زیبا جاوید شوم...
بابایـــــی نیستم که برایت زیبا پرواز کنم...
«پرنده پر شکسته ای هستم که نیاز به مرهم دارم..»
پس پروردگارا خودت مرهم زخمهایم باش...
مرهم ما ظـــــهور حجـــــّت توست...
"الـــــلہم عـــــجّل لولـــــیک الفرج"

باید آهسته زپیران جهان دیده گذشت
نتوان تند به اوراق خزان دیده گذشت...