یادی از او

دست نیاز ، چشم امید ...

یادی از او

دست نیاز ، چشم امید ...

مشخصات بلاگ
یادی از او
پربیننده ترین مطالب

دلم را میخری؟؟؟

يكشنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۴، ۰۴:۴۳ ب.ظ

دلم را سپردم به بنگاه دنیا.
و هی آگهی دادم اینجا و آنجا .
و هر روز برای دلم،
مشتری آمد و رفت .
و هی این و آن،
سرسری آمد و رفت.
…….
ولی هیچ کس واقعاً،
اتاق دلم را تماشا نکرد.
دلم قفل بود.
کسی قفل قلب مرا وا نکرد.
…….
یکی گفت:
چرا این اتاق ،
پر از دود و آه است؟
یکی گفت:
چه دیوارهایش سیاه است؟
یکی گفت:
چرا نور اینجا کم است؟
و آن دیگری گفت:
و انگار هر آجرش،
فقط از غم و غصه و ماتم است.
…….
و رفتند و بعدش
دلم ماند بی مشتری
ومن تازه آن وقت گفتم:
خدایا تو قلب مرا می خری؟
………..
و فردای آن روز
خدا آمد و توی قلبم نشست.
و در را به روی همه
پشت خود بست.
………
و من روی آن در نوشتم:
ببخشید،
دیگربرای شما جا نداریم.
از این پس به جز او ،
کسی را در اینجا نداریم 

  • hani

نظرات  (۱)

ترسناک؟
برا چ؟.....واقعا؟؟؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">